حاشیه ای بر سفر استاندار به طبس:

آن مرد آمد، آن مرد با سکوت آمد!!

طبس- سيدابوالفضل حقاني – سرپرستي يزدفردا: ساعت هفت صبح روزسه شنبه بيست و يكم تيرماه 1390 مهمانسراي آستان حضرت حسين بن موسي الكاظم(ع) طبس، شاهد حضور ميهماناني متشكل از مديران ارشد استان يزد بود.

همه آمده بودند، استاندار- معاونين و مشاورين استانداري – مديران كل و همه آنهائي كه شايد تاكنون چندين سفر كاري به شهرستان طبس داشته اند.اما اين سفر كمي متمايز از سفرهاي قبلي بود و شايد رنگ و بوي ديگري داشت.

ميزبان رسمي اين ميهمانان، بهزادي فرماندار طبس و معاونينش وطالبيان بخشدار مركزي، شهردار و شوراي اسلامي شهر بودند.

امام جمعه طبس در مسافرت بسر مي برد و نماينده مردم در مجلس شوراي اسلامي هم دير به جمع حاضرين در اين سفر اداري پيوست؛ حدودأ ساعت 11 صبح و در آخرين پروژه مورد بازديد مديران ارشد استان يزد، كه البته بعد از شهر طبس در بازديدهاي بعدي، يعني ديهوك و عشق آباد حضور داشتند.

بازديد از پروژه هاي عمراني ساعت هفت و نيم صبح همان روز، از مخازن و تصفيه خانه آب شرب شهر طبس آغاز شد و بعد از آن  اداي احترام به روح شهداي گمنام طبس ،تجدید بیعتی بود با روح ملکوتی سربازان گمنام آقا امام زمان(عج) که در طول سالهای دفاع مقدس به آسمانها پر کشیده اند .

به طرح هاي در حال اجراي مخزن 5000 متر مكعبي آب و شهرك مسكن مهر و بيمارستان يكصد تختخوابي و رفع نقاط حادثه خيز و پارك خندق و جادهاي مواصلاتي و مصلاي بزرگ نمازجمعه و بلوار 15 خرداد وشهرك صنعتي و پست 400 كيلوولت ومسائل ديگر امتداد يافت و سپس فلاح زاده استانداریزد به ديهوك و سروقت طرح هاي عمراني آن رفت.

در اين پروژه "محمدرضا فلاح زاده" كه دل به دريازده و بازديد را شروع كرده بود، رزمنده گونه و بي آلايش دويد و راه رفت و گوش كرد و راهنمائي داد و دستوراتي صادر نمود و البته انتقاد هم كرد. بعضي ها را به سرعت عمل تشويق كرد و بعضي را در كندي كار مورد سرزنش و تذکر  قرار داد.

كفشهاي خاكي استاندار و عرق جبينش، نشان از حركتي برق آسا و بي تكلف داشت، در جائي از موانع پريد و ديگران را با زبان عمل به پريدن تشويق كرد، به خانه هاي مسكن مهر رفت و در جهت بحث عفت عمومي به طرح آشپزخانه هاي اُپن آن منازل ايراد گرفت و فكري هم براي خانم هاي خانه كرد و از معذب بودن بانوي خانه، در هنگام مهمانداري سخن گفت. وي از كندي حركت ساخت منازل مسكن مهر انتقاد كرد و گفت: بجنبيد تا صداي جوانان را در نياوريد و آنها را ناراحت نكنيد.

اما جالبترين قسمت سفر استاندار و هيأت همراه به طبس، به حضور نماينده عالي دولت در امامزاده حسين بن موسي الكاظم(ع) برمي گشت، و آنجا بود كه خيل سؤالات بي پاسخ ذهن همه را درگير خود كرده بود!

مردم آمده بودند تا طبق روال هميشه نماز مغرب و عشاء را در رواق بزرگ امام خميني(ره) اين امامزاده اقامه كنند و دعاي توسل بخوانند، اما در ميان جمعيت بي خبر!!! چهره اي آشنا هم حضور داشت.

بعضي ها مي پرسيدند: اين آقاي استاندار يزد نيست؟؟؟ اين آقا اينجا و بي خبر چه مي كند؟؟؟ اينها كه همراه او هستند چكاره اند و از كجا آمده اند؟؟؟

وبعضي هم كه غيرمستقيم و رابطه اي از سفر هيأت استاني مطلع شده بودند، نامه بدست و براي عرض درخواست آمده بودند، كه البته آنها هم مي گفتند همين حالا و از طريق ديگران از حضور استاندار در نماز اطلاع يافته اند...

اگر بخواهم خودماني تر بگويم، بايد گفت: آن مرد آمد/ آن مرد با سکوت آمد، که آمدنش را با دیدن هم باور نکردند !!

اذهان مردمي از روز سه شنبه هفته جاري تا كنون گرفتار سؤالات زيادي شد:

انتظار حضوری پر رنگ همراه با مردم بود ؟دیدار رسمی و دولتی چرا؟

انتظار معمول این بود که مدیران شهرستان در مسیر بازدید ها در جوار استاندار باشند نه هر کدام بر مرکبی ؟

استاندار در سخنان ناگهاني خود در جمع نمازگزارن امامزاده طبس، از ميلياردها تومان اعتبار براي اين شهرستان سخن گفت، اما می گویند  معوقات بودجه هاي مصوب پرداخت نمي شود؟

از آمار بیکاری صحبتی به میان نیامد؟

توجیهی بر حضور افراد غیربومی درادارات داده نشد ؟

ازعدم اعمال  تعرفه برق مناطق گرمسيري، بر شهر 50 درجه اي و گرم طبس صحبتی نشد؟

از ارزش طرح استان شدن طبس و هدف طراحان بحثی به میان نیامد !

از عزل و نصب ها  خارج از دایره تصمیم و اراده مدیریت شهرستان هم؟

از بحث مهم شب و روز طبسی ها یعنی تفكيك حوزه انتخابيه،استقرارفرمانداري ويژه ،الحاق و انتزاع شهرستان طبس که عده ای با طرح آن در هر زمان که اراده نمایند موج سواری می نمایند هم بحثی نشد!!!!

اينبارهم مردم طبس در سردر گمي ماندند؛ كه بالاخره بحث الحاق و انتزاع شهرشان و پاسخگوئي آن به چه مقامي برمي گردد و گويا  تا آن لحظه دراين رابطه مطلب و اعتراض و درخواستي شنيده نشده بود!و آب از آب هم تکان نخورده بود !!!

سفر سردار فلاح زاده استانداریزد و مدیران ارشد استان تعداد علائم سؤال در اذهان همشهريان طبسي را بيشتر كرد و پاسخ ها بازهم سردرگم در كوچه هاي تاريك و پر پيچ و خم بروكراسي اداري و گرفتار مصلحت انديشي محافظه كارانه  شد

و این گلایه باقی ماند که انتظار مردم از استاندار بسیجی و سردار بی تکلف  دفاع هشت ساله این بود که بتوانند هر آنچه بغض درگلو دارند و ناگفته در دل را با او درمیان بگذارند و بشنوند درد دلهای او را !

بشنوند از گفته ها و ناگفته های کوچه پس کوچه های تنگ و تاریک بروکراسی اداری و کمبودهایی را که درکش برای مردم هم غیرممکن نیست و همراه شوند با دولتمردان در جهادی فی سبیل الله برای ساختن و آبادانی وطن.

اگر آن گونه که شد نمی شد قطعا هزاران بغض در گلو به فریاد تبدیل می شد و هرکدام شعری بود از شعور مردم فهیم و دلسوخته شهری خفته در مسیر تنها یادگار خاندان امامت در ایران زمین همانگونه که رحیمی شاعر طبسی  براي ارج نهادن به سفر استانداريزد به طبس  فریاد زد :

برجان و قلب ما رسد، عطر وجود يار ما                  ازشوق، اشك از ديده ها جاريست بر رخسار ما

بوي بهاران ميرسد بر قلب سوزان كوير                        برچشم ما پا مي نهد، محبوب، استاندار ما

شهرطبس در انتظارو چشم مردم بر رهش                        لبخند برلب مي زند از شوق فرماندار ما.

آیا به راستی شور و شوق مردم قدرشناس کویر که در قدرشناسی از زحمات مسئولینشان که در وداع از صدوقی  تبلور یافت،  نمی توانست با حضور استاندار یزد در طبس عینیت بخشید !


  • نویسنده : یزد فردا
  • منبع خبر : خبرگزاری فردا